روستای سرآب بیز

روستای سرآب بیز



 مباني ديني و اصول جرم انگاري توهين به مقدسات و چالشهاي فرارو
مقدمه
جرم توهين از جمله جرايم بر ضد حيثيت معنوي اشخاص است كه معمولا ذيل جرايم عليه
اشخاص بررسي و با توجه به كيفيت ارتكاب جرم و موضوع يا مخاطب توهين، به توهين
.(387 : 418 ؛ زراعت، 1392 : ساده و مشدد تقسيم ميگردد (مير محمد صادقي، 1386
توهين به مقدسات مذهبي به اعتبار موضوع توهين كه افراد، نهادها، نمادها، اماكن يا اشياء
مقدس و مورد احترام هستند، در زمره توهين هاي مشدد قرار مي گيرد و با توجه به
مخاطرات اجتماعي و امنيتي آن، در برخي نظامهاي حقوقي، در زمره جرايم عليه امنيت و
آسايش عمومي قرار گرفته اند. شايان ذكر اينكه - با وجود شخصي و دروني بودن باور
ديني- بخش زيادي از فروعات ديني در ميان پيروان اديان ابراهيمي در قالب مناسك و
آيين جمعي، برگزار مي شود. به عنوان مثال، مسلمانان نماز جمعه و جماعت، مراسم حج،
تشييع و تدفين مردگان و مانند آن را به صورت آييني و جمعي برپا مي كنند و مسيحيان،
مراسم عشاء رباني، غسل تعميد و مناجات هاي هفتگي در كليسا را در قالب يك برنامه
جمعي و آيين ويژه برپا مي دارند و بي احترامي به اين فروعات ديني و آيين هاي جمعي از
حساسيت بسيار بالاتري برخوردارند.
علاوه بر اين، هر چند توهين به مقدسات امر جديدي نبوده و به دين خاصي هم
محدود نيست، در دنياي مدرن افزون بر شيوه هاي سنتي، ابزارهاي جديدي در اختيار بشر
و بازنشر (Sharing) قرار گرفته كه اقدامهاي موهن صوتي يا تصويري، امكان اشتراك گذاري
گسترده و مكرر يافتهاند و به زمان و مكان خاصي هم محدود نمي شوند . به تعبير ديگر،
توليد كنندگان فايلهاي صوتي، تصويري، كاريكاتور يا ساير موارد توهين آميز، پس از توليد
و انتشار اين موارد، حتي اگر از كار خود پشيمان هم باشند، ديگر قادر به جمع آوري يا محو
آن يا پيش بيني و كنترل شيوه و حوزه توزيع آن نخواهند بود . خطر برهم خوردن نظم
داخلي كشورها يا حتي در شعاع منطقهاي و بين المللي يا خشونتهاي بي پايان در نتيجه
انتشار گسترده اين قبيل آثار كه باعث جريحه دار شدن احساسات ميليون ها انسان مي -
گردد، امر دور از انتظاري نيست كه نمونه آن، كشته شدن افراد بي گناه در پي انتشار
قسمت هايي از يك فيلم موهن توليد شده در كشور امريكا در يك شبكه اجتماعي است كه
خشم مسلمانان كشورهاي مختلف را در پي داشته است. 1 فناوريهاي ارتباطي و اطلاعاتي از
1 . در سال 2012 در پي انتشار فيلم اسلام ستيزانه " معصوميت مسلمانان (زندگي محمد رسول اسلام (ص)"
محصول ايالات متحده آمريكا، مسلمانان انگليس، فلسطين، بحرين، كشمير، عراق، عربستان، ليبي، مصر، اردن،
تونس، پاكستان، سودان و ايران با آتش زدن پرچم كشور آمريكا يا تجمع و دادن شعار در مقابل سفارتخانه و
كنسولگري آمريكا در كشورشان تظاهرات بر پا كردند. اعتراضات در ليبي منجر به كشته شدن سفير آمريكا در
طريق انتشار يا پخش تصاوير يا سخناني كه نسبت به اعتقادات ديني ديگران توهين آميز
محسوب ميشود، اسباب گسترش نفرت و كينه مذهبي و افراط گرايي حتي در ميان پيروان
يك دين را فراهم آوردهاند. رشد افراط گرايي مذهبي و فرقهاي در منطقه خاورميانه و غرب
آسيا، در كنار علل و عوامل سياسي و اجتماعي و رقابتهاي بازيگران منطقهاي و فرامنطقه -
اي، بي تأثير از ادبيات تكفير و توهين ترويج يافته از طرف گردانندگان سايت ها و ماهواره
هاي بينام و نشاني نيست كه كسي به صورت علني مسئوليت حمايت مالي و تأمين خوراك
براي آنها را نمي پذيرد ولي مشخص است كه به صورت سازمان يافته، نفرت و افراط گرايي
در ميان مذاهب مختلف اسلامي يا ساير اديان را ترويج مي كنند. ادبيات تكفير و توهين اين
رسانه ها در فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي به اشتراك گذاشته شده و توانسته است
زمينه اغوا و تحريك و انسجام افرادي را فراهم كند كه در گوشه و كنار دنيا زندگي مي
كردند و به عنوان گروه هاي افراط گراي مذهبي حلقه وصلي در كشورهاي مورد اشاره يافته
و با موجسواري بر اين احساسات، بحث ايجاد خلافت اسلامي را مطرح كردهاند. جنگ، ترور
و نا امني در كشورهاي سوريه، عراق و لبنان كه قرنها پيروان مذاهب مختلف اسلامي به
صورت مسالمت آميز و احترام يا حداقل تحمل عقايد همديگر زندگي مي كردند، نمونه
عيني آثار توليد شده با محتواي توهين و تكفير است. همچنين حمله تروريستي به دفتر
در فرانسه آن هم بعد از گذشت چند سال از (Sharlie Hebdo) مجله فكاهي شارلي ابدو
زمان انتشار كاريكاتورهايي كه از نظر بسياري از مسلمانان بي احترامي به پيامبر اسلام
محسوب شد و پذيرش مسئوليت حمله از طرف گروه تروريستي موسوم به دولت اسلامي
عراق و شام (داعش) و حملات مرگبار متعاقب آن نسبت به يهوديان و مواردي از اين دست،
حاكي از سوء استفاده تروريستها و حاميان آنها از ترويج و استمرار ادبيات تكفير و توهين
و انجام خشونت به بهانه مقابله با آن است.
به نظر ميرسد توهين و هتك حرمت به مقدسات مذهبي ضمن اين كه در هيچ آيين و
منطقي قابل توجيه نيست و با حقوق اساسي بشر نيز مغايرت دارد، تأثير غير قابل انكاري در
ايجاد نفرت و كينه داشته و زمينه ساز افراط گرايي متقابل و توسل به خشونت است و با
توجه به اين كه جرم انگاري توهين به مقدسات ديني و مذهبي به خصوص اگر در سطحي
ليبي شد. ماجراي ليبي سبب تشديد تدابير امنيتي در اطراف ساختمان سفارتخانه ها و كنسولگري هاي آمريكا
در همه كشورهاي اسلامي شد.
اين در حالي بوده كه (WWW.fararu.com/fa/news/ و 125782 WWW.yjc.ir/fa/news/4089472)
بعضي از منابع خبري، به كشته شدن 4 ديپلمات آمريكايي در كنسولگري ايالات متحده در بنغازي ليبي در
( پي اين اعتراضات خبر داده اند. ( بي بي سي فارسي، 22 شهريور 1391
فراملي و با حمايت نهادهاي حافظ صلح و امنيت بين المللي همراه شود مي تواند همه
كشورها را به پيش بيني و وضع مقررات بازدارنده در اين خصوص وادار كند، تنظيم سازوكار
حقوقي جهاني و در وجه بارز آن سياست كيفري بين المللي و توصيه كشورها به اتخاذ
راهبردهاي بازدارنده و فراگير در اين زمينه با توجه به آموزههاي اديان و اصول و موازين
حقوقي ضروري به نظر ميرسد. امري كه در خصوص مواردي مانند مبارزه با دزدي دريايي،
قاچاق مواد مخدر، فساد اقتصادي، تروريسم و .. اتفاق افتاده است.
مقررات موجود ملي در خصوص توهين به مقدسات ديني كه معمولا ضمانت اجراهايي
نسبت به توهين به مقدسات برخي اديان يا دين غالب ساكنان آن سرزمين مقرر كرده اند ، 1
در شرايط امروزي كه رسانهها با امكان دسترسي فراملي و بدون مرز عهده دار پخش موارد
توهين به مقدسات ميشوند قادر به تضمين ارزشهاي ديني و بازدارندگي از آسيب هاي
مورد اشاره نيست. همان گونه كه عذر احترام به آزادي هاي مشروع از جمله آزادي بيان و
گردش آزاد اطلاعات، كه در توجيه انفعال و بي كيفري يا برخورد گزينشي با محتواهاي
توهين آميز مطرح مي شود، پاسخ گوي مشكلات جبران ناپذير مورد اشاره نخواهد بود.
پژوهش حاضر جرم انگاري توهين به مقدسات در سطحي فراملي و به عنوان راهبردي
براي مقابله با افراط گرايي و خشونت با انگيزه يا بهانه توهين به مقدسات را بررسي نموده و
در پاسخ به اين پرسش كه كداميك از اصول جرم انگاري 2 ميتواند توجيه كننده جرمِ تلقي
كردن اهانت به مقدسات ديني باشد، اين فرض را بررسي نموده كه جرم انگاري اهانت به
مقدسات ديني مي تواند مبتني بر اصل ضرر و مصلحت عمومي باشد.
در اين مطالعه ابتدا مباني يا به تعبير دقيقتر ريشههاي ديني ممنوع بودن توهين به
مقدسات در اديان مختلف بررسي و سپس جرم انگاري توهين از منظر اصول جرم انگاري از
جمله اصل ضرر و اصل مصلحت عمومي تحليل و در نهايت چالش ميان آزادي بيان و عقيده
با موضوع توهين به مقدسات و باورهاي ديني مورد بحث قرار گرفته است.
1 . به عنوان نمونه، در حقوق انگلستان، قلمرو انتشار عقايد ضد ديني منحصر به جرم توهين به مقدسات است
اس ت. يا در حقوق ايران "(Anglican religion) كه اين جرم شامل توهين به "اعتقادات كليساي انگليس
توهين به مقدسات اسلام جرم تلقي شده است كه در قانون مجازات مصوب 1392 ، گرايش به محدود كردن
اين جرم به توهين به مقدسات مذهب شيعه مشهود است.
2 . اصول جرم انگاري كه به نوعي تابع مباني جرم انگاري هستند نوعاً از شرايطي سخن مي گويند كه بيان گر
دلايل اخلاقي براي حمايت از قانونگذاري كيفري در موضوعي خاص است به گونه اي كه در چنان شرايطي
185 ). اصل ضرر، اصل مصلحت عمومي، اصل اخلاق : اقدام كيفري نامشروع تلقي نمي شود (محمودي، 1382
گرايي قانوني، اصل پدر سالاري از اصول جرم انگاري هستند. همه يا برخي از اين اصول به حسب ارزش مورد
حمايت و نوع نظم سياسي مي توانند حسب مورد توجيه كننده جرم انگاري باشد.
1. مباني ديني جرم انگاري توهين به مقدسات
214 ) و در /43 : منظور از مبنا، اصل، بنياد، اساس و شالوده هر چيز است (دهخدا، 1373
علم حقوق، منظور از مبنا، منبع نيرومندي است كه نيروي الزام آور قانون از آن ريشه مي
39 ) و نظم سياسي حاكم با استناد به آن، با سازوكار متناسب، : گيرد (كاتوزيان، 1377
قانون را اجرا ميكند. يكي از ريشههاي الزام حقوق و قانون، اراده خداوند و يا آموزه ها و
تعليمات ديني است. اعتقادات ديني يا افراد و اشياء مورد احترام اديان يا دين داران، با
موضوع هتك و توهين مواجه بوده و واكنش هايي مقرر كرده اند؛ هر چند ممكن است نوع و
كيفيت واكنش ها در برابر توهين به مقدسات ديني با توجه به تعاليم و آموزه هاي اديان
متفاوت باشد. بدين لحاظ وقتي سخن از مباني ديني جرم انگاري مي شود، تمركز بحث بر
دلايل و مستنداتي است كه واكنش ها را سازمان داده يا قادر است با توجه به اصول و
موازين جرم انگاري، مبناي قانون و تنظيم پاسخ كيفري يا غير كيفري قرار گيرد.
در اينجا آموزههاي ديني در اسلام و ساير اديان در زمينه توهين به مقدسات به صورت
اجمالي بررسي شده اند.
1.1 دين اسلام
بر اساس اعتقاد مسلمانان، دين مبين اسلام آخرين و كاملترين دين آسماني است كه براي
رساندن جامعه بشري به سعادت كامل، بر پاكترين و گرامي ترين انسان يعني حضرت
محمد بن عبدالله (ص) نازل گشته و در بردارنده عاليترين دستورات الهي در جهت سعادت
دنيوي و اخروي همه انسان ها است.
بديهي است كه چنين ديني با دارا بودن مفاهيم عالي انساني بهشدت با اعمالي از قبيل
دشنام، استهزاء و توهين، به مقابله برخيزد و اينگونه اعمال را مذموم بداند. در قرآن كريم
در آيات متعددي ضمن تقبيح استهزاء و توهين، بيان مي كند كه پيامبران پيش از پيامبر
گرامي اسلام نيز مورد استهزاء و تمسخر قرار ميگرفته اند. 1 علاوه بر اين، قرآن كريم در
دستورالعملي دقيق و پيشگيرانه، پيروان شريعت را از بيان الفاظي كه ممكن است موجب
تحريك افراد غير معتقد به خدا و ذكر كلمات موهن شود باز داشته است 2 كه مي تواند از
1 . و لَقَد ا  ستُهزِئَ بِرُسلٍ منْ قَبلك فَحاقَ بِالَّذينَ سخرُوا منْهم ما كانُوا بِه يستَهزِؤُنَ (انعام: 10 )؛ و لَقَد استُهزِئَ
بِرُسلٍ منْ قَبلك فَأَملَيت للَّذينَ كَفَرُوا ثُم أَخَذْتُهم فَكَيف كانَ عقابِ (رعد: 32 ), و لَقَد ا  ستُهزِئَ بِرُسلٍ منْ قَبل ك
.( فَحاقَ بِالَّذينَ سخرُوا منْهم ما كانُوا بِه يستَهزِؤُن (انبياء: 41
2 . و لا تَسبوا الَّذينَ يدعونَ منْ دونِ اللَّه فَيسبوا اللَّه عدواً بِغَيرِ علْمٍ كَذلك زينَّا لكُلِّ أُمةٍ عملَهم ثُ م إِل ى ربهِ م
( مرْجِعهم فَينَبئُهم بِما كانُوا يعملُونَ (انعام: 108
منظر وظيفه دينداران براي ممانعت و بازداري از اوضاع و احوالي كه موجبات توهين و
اهانت به مقدسات را فراهم مي آورد عبرت آموز باشد. ممكن است كسي از اين آيه اين گونه
برداشت كند كه اگر خوف مقابله به مثل نبود، توهين به ديگران و يا عقايد آنها منعي
نداشت. اما ملاحظه آموزه هاي ديني و به خصوص سنت (گفتار و رفتا ر) پيامبر اسلام و
امامان، حاكي از منع توهين به صورت كلي و به جهت آثار نامطلوب آ ن است . به عنوان
نمونه، سخن امام علي (ع) با برخي از يارانش كه به مخالفان دشنام مي دادند، تفسيري براي
من خوش ندارم شما دشنام گو باشيد .... و » : اين آيه محسوب مي شود. ايشان مي فرمايند
به جاي دشنام، بگوييد خدايا خون ما و آنان را حفظ كن و ميان ما و آنان سازش بده و آنان
را از گمراهي نجات بده تا كسي كه حق را نمي داند بشناسد و آن كه براي دشمني مشتاق
نهج البلاغه، خطبه 206 ). علاوه بر اين، در قرآن كريم واژههايي مانند ) « است باز ايستد
به هرآنچه كه « حرما ت » ، 2 استعمال شده است. در تفسير الميزان « شعائر » 1 و « حرمات »
هتك حرمت آن حرام و تعظيم و رعايت احترامش واجب است تفسير شده است (طباطبايي،
63/2 ) و در بحثهاي فقهي هم با توجه به آيات قرآن و روايات، بحث از مقدسات : 1997
حرمه اهانت » متمركز شده و ذيل عنوان قاعده « حرمات و شعائر » روي عنوانهايي مانند
بدون اين كه تعريف « حرمه الاهانه بالشعائر و رجحان تعظيمها » يا « المحترمات في الدين
مشخصي از مقدسات اسلامي بشود، به موارد و مصداقهايي به عنوان مقدسات اشاره شده
294 ). از مجموع آموزه هاي ديني در اين زمينه ميتوان استفاده /5 : است (بجنوردي، 1417
كرد كه در اصل دين اسلام با توهين و بد دهاني و سب و لعن كردن چه نسبت به آموزههاي
اديان ديگر و چه نسبت به پيروان اديان ديگر مخالف است و بر آثار مثبت خوش زباني و
خوش رفتاري و رفتار مسالمت آميز با پيروان اديان ديگر ضمن پايبندي به موازين دين حق
سفارش كرده و تذكر ميدهد كه بدسخني، اخلاقي شيطاني است كه باعث تفرق ه و جد ايي
ميشود. 3 امام باقر (ع) در تفسير آيهاي از قرآن كريم كه به خوش سخني با مردم سفارش
ميكند، 4 مي فرمايد خدا انساني را كه بسيار لعن و نفرين مي كند، طعنه مي زند و سخنان
زشت بر زبان مي آورد، دشمن مي دارد. ايشان در همين زمينه تأكيد مي كند كه سخني را
.(165/2 : به مردم بگوييد كه دوست داريد مردم آن سخن را به شما بگويند (كليني، 1365
.( 1 . ذلك و منْ يعظِّم حرُمات اللَّه فَهو خَيرٌ لَه عنْد رب ه (حج: 30
( 2 . ذلك و منْ يعظِّم شَعا  ئرَ اللَّه فَإِنَّها منْ تَقْوى الْقُلُوبِ (حج: 32
3 . و قل لعبادي يقول اللتي هي احسن ان الشيطان ينزغ بينهم ان الشيطان كان للانسان عدوا مبينا (اسراء
(52
.( 4 . .... و قولوا للناس حسنا ... (بقره: 83
البته گاهي در ميان مسلمانان افراد يا گروههاي جاهل و ناداني نيز پيدا مي شوند كه ب ه
نوعي هتك حرمت به باورها و اعتقادات ديگران را با ه ر بهان ه و دستاوي ز خو د ساخت ه اي
جايز شمرده و آنها را تكفير مي نمايند. نكته حائز اهميت اينكه اي ن بهان ه و دستاوي ز كه
زمينه مناسبي براي فعاليت گروههاي افراطي و تكفيري است، گاهي روايت وارده و يا دعا ي
ماثوري است كه به حسب ظاهر با خلوص نيت و قصد قربت انجام ميگيرد اما نه به مفاد و
مضمون آن توجه ميشود و نه به آثار و تبعات پيراموني آن. از جمله اين موارد روايتي اس ت
معروف شده و به نقل از پيامبر اسلا م(ص) در برخي منابع روايي « مباهته » كه به دستور
آمده است. 1 فارغ از بحث بررسي سندي اين روايت و موارد مشابه، آنچه در دستور پيامبر
اسلام آمده است، به شرايط خاص و در مقام دفاع از كيان و اصول اسلامي و در مواجهه با
كساني است كه قصد نابودي اعتقادات و فساد دارند . متحير ساخت ن و ي ا مبهو ت كرد ن
دشمن، به نحوي كه از انجام توطئه و اراده بر دشمني با ام ت اسلا م ناتوا ن شود ، در اين
روايت نبوي مورد عنايت قرار گرفته است. همچنان كه در قران كريم به ابراهي م خلي ل ني ز
همين سياست و شيوه منطقي برخورد براي مقابله با دشمن و يا مخال ف نسب ت داده شد ه
(فبهت الذي كفر بقره/ 258 ) و جالبتر آنكه حتي شناعت و پستي دشمن نيز نبايد بهانهاي
براي خروج از اين مسير منطق و استدلال باشد. 2 مواجهه فقه ي وحقوق ي اكثريت فقها ي
بزرگ اسلامي نيز بر همين منوال بوده است و از اساس در كتب فقه خود و ب ا طر ح بح ث
لعن و نفرين به صراحت مقلدان خود را از انجام اين كار (لع ن ونفري ن و توهي ن) بر حذ ر
داشتهاند (ملا محسن فيض كاشاني/وافي/ج 1/ص 245 ؛ صاحب رياض /رياض
المسائل/ج 14 /ص 413 ؛ مقدس اردبيلي/مجمع الفايده /ج 13 /ص 164 ---- صاحب جواه ر/
.(413/ جواهر الكلام/ج 41
البته برخي از محققان بين سب (دشنام) و لعن (نفرين) تفاوت گذاشته و به اين دليل
كه لعن و نفرين همان رد و طرح و طرد ديگري است (راغب اصفهاني، ص 451 ) به آياتي از
قَالَ رسولُ اللّه (ص): إِذَا رأَيتُم أَهلَ الرَّيبِ و الْبِدعِ منْ بعدي، فَأَظْهِرُو ا » : 1 . عنْ أَبِي عبد اللّه عليه السلام، قَالَ
الْبرَا  ءةَ منْهم، و أَكْثرُوا منْ سبهِم، و الْقَولَ فيهِم و الْوقيعةَ، و باهتُو  هم كَيلَا يطْمعو ا في الْفَسا د ف ي الْإِسلَامِ ، و
خرَةِ  Ĥ يحذَرهم النَّاس، و لَا  يتَعلَّموا منْ بِدعهِم؛ يكْتُبِ اللّه لَكُم بِذلك الْحسنَات، و يرْفَع لَكُم بِه الدرجات  ف ي الْ
.( 435/14 : 123 ؛ عاملي، 1413 /4 : (كليني، 1429
.( 2 . و لا يجر منكم شنئان قوم علي ا لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوي (مائده- 8
قرآن كريم يا كلام پيامبر اسلام (ص) 1 اشاره ميكنند كه مواردي از لعن و نفرين وجود
دارد. 2 از اين منظر شايد بتوان وجهي براي وجود مواردي از لعن و نفرين كه در برخي متون
روايي يا زيارتنامههاي متداول بين برخي مسلمانان هست جست جو كرد . البته برخي
تحقيقات هم حاكي از اين است كه در نسخههاي قديميتر و نزديك به عصر نص، مواردي از
لعن و نفرين نسبت به اشخاصي كه ممكن است باعث ناراحتي برخي از مسلمانان شود
موجود نيست ضمن اين كه با توجه به شرايط سياسي اجتماعي و سيره عملي پيشوايان
ديني تأييد چنين متوني مشكل است. 3 در مجموع به نظر مي رسد با توجه به عرفي بودن
مصداق و مورد توهين، و با توجه به اين كه دشنام و لعن ممكن است به شكل يكساني
موجب جريحه دار شدن احساسات و بر هم خوردن نظم و امنيت و زمينه ساز افراط گرايي و
خشونت گردد، پيشگيري از آسيب هايي كه احساسات يا نفرت و تعصب و خشم را بر مي
انگيزد در حقوق اسلامي نصوص و دكترين مناسب و كافي براي جرم انگاري هر گفتار يا
رفتاري كه به هر شكل مي تواند سبب بي احترامي و توهين به احساسات ديني مسلمانان
يا پيروان ساير اديان گردد وجود دارد و در كلمات فقهاي اسلامي نيز وقتي بحث از مجازات
سب و لعن به مقدسات است، معمولا مقدسات ساير اديان و به خصوص پيامبران الهي به
صورت يكسان مورد توجه قرار گرفته اند. ضمن اين كه قابل انكار نيست كه مقدسات
مسلمانان با اهتمام بيشتري مورد حمايت هستند.
29 )؛ نمونه ديگر مسلم نيشابوري در كتاب / 1. لعن الله من تخلف عن جيش اسامه (شهرستاني، ملل و نحل، 1
خود بابي با عنوان افرادي كه پيامبر آنان را لعن و نفرين كرده آورده است.(صحيح مسلم، ج 5 كتاب البر و
.(97- الصله باب 25 حديث 88
2. ان اللذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الاخره و اعد لهم عذابا مهينا (آيه 57 - سوره احزاب)؛ ان
عليهم لعنه الله و الملائكه و الناس اجمعين (آيه 87 - سوه آل عمران).
3. در اين زمينه رجوع شود به : مقاله تحليل و نقد يكي از فقرات نسخه رايج زيارت عاشورا (ايزدي، مهدي و
ملكي معاف، اسلام، 1392 ). در اين پژوهش با بررسي دو نسخه از زيارت عاشورا كه يكي رايج و منبع آن
كامل » شيخ طوسي و ديگري نسخه غير رايج و منبع آن « مصباح المتهج د » نسخه هاي خطي متاخر
شيخ طوسي است و با توجه به اين كه عبارت « مصباح المتهجد » ابن قولويه و نسخه هاي متقدم « الزيارات
كه شائبه لعن و نفرين نسبت به خلفا را دارد در نسخه هاي متقدم « وابدا به اولا ثم الثاني و الثالث و الرابع »
نيست و از سوي ديگر با توجه به اعتبار منبع، اعتبار سند، سازگاري عبارت متن با بقيه متن و سازگاري با
سيره امامان به خصوص روش ائمه در مقابله با سياست امويان، رازداري، مدارا و تقيه در سيره ائمه، سازگاري
بين تبري، تقيه و رازداري در زيارت هاي مأثور، ضمن تاييد صدور اين زيارت از معصوم، نسخه كتاب كام ل
الزيارات و نسخه متقدم مصباح المتهجد كه عبارت مذكور در فوق را ندارد ترجيح داده شده است.
2.1 . دين زرتشت، يهوديت و مسيحيت
بررسي اجمالي آموزههاي اديان ديگر نيز حاكي از مقررات يا تعليماتي است كه مي تواند
منبع الزام يا تقنين در جرم انگاري توهين به مقدسات باشد. در آيين زرتشت كه تعاليم آن
448 ) با توجه به : بر انديشه نيك، گفتار نيك و كردار نيك استوار است، (ناس، 1390
مدارك محدود به دست آمده مشخص شده است كه جرايم عليه مذهب مانند توهين به
.(76-77 : اشياء و اماكن مقدس، در رديف جرايم مهم شمرده مي شده است (نوربها، 1384
در كتاب مقدس يهوديان به جز يكي دو مورد خاص كه بحث توهين يا افترا مورد
توجه قرار گرفته است، نص مشخصي كه براي هتك حرمت (به طور عام ) و يا مقدسات
232 ). در : ديني به صورت خاص مجازات تعيين كرده باشد وجود ندارد (سليماني، 1384
حقوق كيفري يهود، اهانت به دادگاه و قاضيان جرم دانسته شده است . به گفته عالمان
« به خدا ناسزا نگو » تلمود، اهانت به قاضي در تورات منع شده است. ايشان ميگويند: آيه
28 ) به قاضي اشاره دارد. (همان: 262 ) مورد ديگر، افترا يا توهين به دختر : (خروج، 22
.(13-19 : باكره است، و براي آن به صورت صريح تعيين كيفر شده است، (تثنيه: 22
در عين حال، در تورات جرايم ديگري هم كه با عنوان جرايم ديني خاص دسته بندي
شدهاند وجود دارد كه شايد بتوان برخي از آنها را با توهين به مقدسات مرتبط دانست .
8). مجازات حرمت -11 : روز سبت را ياد كن (خروج، 20 » :( حرمت شكني روز شبات (شنبه
32 )، كفر گويي كه با مجازات مرگ همراه -35 : شكني روز شبات اعدام است (اعداد، 15
.(263 : 10 ) از اين موارد است (سليماني، 1384 -15 : است(لاويان، 24
بزرگان قوم را ناسزا مگو و رييس قومت را »: در سفر خروج از كتاب تورات آمده است كه
.( كتاب مقدس، سفر خروج، باب 22 آيه 27 ) «. نفرين مكن
خداوند موسي را خطاب كرده و گفت تو بني اسرائيل را مخاطب » : همچنين آمده است
ساخته بگو سبت هاي مرا نگاه داريد زيرا كه در ميان من و شما در نسل هاي شما آيتي
خواهد بود تا بدانيد كه من يهود هستم كه شما را تقديس ميكنم. سپس سبت را نگاه داريد
زيرا كه براي شما مقدس است هر كه آن را بي حرمتي كند هر آينه كشته شود . پس بني
كتاب ) « اسرائيل سبت را نگاه بدارند سينه به سينه ، سبت را به عهده ابدي مرعي دارند
به « سبت » ، مقدس، سفر خروج، باب 31 ، آيات 12 تا 16 ). چنان كه پيدا است در آيين يهود
عنوان حرمت و يك عهد مقدس به شمار ميآيد اگر اين عهد و حرمت توسط يهودي
.(29 : شكسته شود مستحق مجازات مرگ خواهد بود (موسوي كسمائي، 1377
در آيين مسيحيت نيز لعن و نفرين كردن مذموم شناخته شده است و اين امر بيشتر با
مصلحت پيشگيري از اهانت پيروان ساير اديان نسبت به مسيحيت است. در جمله مشهوري
شنيدهايد كه گفته شده است همسايه خود را محبت نما و با » : از انجيل متي آمده است
دشمن دشمني مكن اما من به شما ميگويم دشمنان خود را محبت نماييد براي لعنت
كنندگان خود بركت طلبيد و به آنهايي كه از شما نفرت دارند احسان كنيد و به هر كه
كتاب مقدس انجيل). ) «. فحش دهد و جفا رساند دعاي خير كنيد
علاوه بر اديان الهي، در تعليمات بودا 1 نيز ريشههايي از ممنوعيت يا زشتي توهين به
آن كس كه آيين را مي شكند، دروغ مي گويد، آن جهان را » : مقدسات قابل بررسي است
ريشخند ميكند هيچ بدي نيست كه او نكند... زنگي كه از آهن برخاسته، آهن را مي خورد
اگر چه از آن پيدا شده است. همين گونه نيز كردارهاي بد مرد آيين شكن، او را به راه
177 ). البته با توجه به آموزههاي اخلاقي بوديسم و : ناس، 1390 ) « سرازير به دوزخ مي برد
توصيه به صبر و تحمل در برابر ناملايمات و مشكلات، آنچه از اين متن و موارد مشابه آن
استفاده ميگردد، اصل تقبيح توهين به مقدسات است ولي كيفيت پاسخ و واكنش در برابر
اين قبيل توهينها، بيشترمبتني بر نرنجيدن و پايداري بر انديشه عشق ورزيدن بدون هيچ
.( تنفر و دشمني است(همان: 201
در مجموع به نظر ميرسد هر چند از لحن و ادبيات به كار رفته در اين متون نمي توان
جرم و مجازات به مفهوم حقوق كيفري را برداشت كرد، ولي همانگونه كه اشاره شد مي -
توان مذموم بودن توهين و لعن چه به جهت قبح ذاتي و غير اخلاقي بودن آن و چه به
جهت مصلحت پيشگيري از تحريك ديگران و توهين متقابل و ضررهاي ناشي از آن را
استفاده كرد. اين مباني و دكترين مي تواند در چارچوب موازين و اصول جرم انگاري مورد
توجه قرار گرفته و منشأ مقررات كيفري ملي يا بين المللي در مواجهه با توهين به اديان
قرار گيرد.
2. اصول جرم انگاري توهين به مقدسات در حقوق كيفري
1.2 . اصل ضرر
يكي از اصول مهم جرم انگاري در ،(harm to others) ضرر و رفتار صدمه زننده به ديگري
تمام نظامهاي حقوقي است. از اين رو، قديميترين اصل موجه ساز براي نقض آزادي اراده و
1. خاستگاه آيين بودا كشور هند مي باشد كه شش قرن قبل از ميلاد مسيح توسط شخصي به نام سيدارتا كه
بعداً به بودا مشهور گرديد بنيان نهاده شد مباني و احكام و معتقدات بوداييان در كتابي گرد آورده شده است
.(177 : كه آن را "تي پي تا كا" نام نهاده اند (ناس، 1390
دخالت در جامعه از طريق جرم انگاري را، ضرر به ديگري دانسته اند . 1 به نظر مي رسد
اولين و كاملترين تبيين در خصوص اصل ،« در باره آزادي » در كتاب « جان استوارت ميل »
ضرر را بر مبناي ايدئولوژي ليبرال ارايه نموده است. از نظر ايشان، به محض اين كه قسمتي
از رفتار فرد، منافع ديگران را به نحو زيان بخشي دچار خطر كرد، جامعه نسبت به آن رفتار
193 ). بر پايه ي اين اصل، حكومت تنها در : حق حاكميت احراز مي كند (ميل، 1385
صورتي مجاز به مداخله در رفتار آزاد شهروندان و نقض اراده آزاد آنان است، كه اين امر براي
موقعي كه رف تار » ، رفع اضرار به غير يا جلوگيري از ايجاد آن ضروري باشد. به نظر ميل
انسان به مصالح كسي جز مصالح مسلم خودش برخورد نمي كند، فرد انساني بايد آزادي
كامل (قانوني و اجتماعي) داشته باشد كه اعمال خود را بدون مشكل انجام دهد و پيامد آن
همان). ) « را بپذيرد
بر اساس اصل ضرر، هرگاه زيان مسلم يا خطر زيان مسلمي (و نه احتمالي ) نسبت به
فرد يا اجتماع (و نه خود فرد عامل ) در كار باشد، عمل فرد از دايرهي آزادي بيرون مي رود
خواهد شد و بنا به درجهي آن، قابليت جرم انگاري را نيز « اخلاق يا قانون » و وارد ميدان
مي يابد. اما به بهانهي جلوگيري از ايراد خسارت هاي احتمالي ، حق مسلم فرد در داشتن
.(19 : آزادي ، قابل تضييع نيست (ميل، 1385
بدين ترتيب، اصل بر آزادي انديشه و رفتار است و نظم سياسي مطلوب آن است كه
زمينه برخورداري از اين آزاديها را براي همهي شهروندان و تابعان آن نظم فراهم كند . اما
برقراري و استمرار هر نظم سياسي، مستلزم تحديد آزاديها در جايي است كه تعدي و ضرر
ملموس به غير ايجاد كنند و بارزترين مصداق ضرر، جايي است كه انسجام و امنيت جامعه
ميل نقل شده است كه: « فايده گرايي » در معرض تهديد قرار گيرد. در همين زمينه از كتاب
انسان مي تواند اشتراك منافعي ميان خود و اجتماع انسان ياي كه او جزيي از آ ن است، »
ببيند، بهگونهاي كه هر رفتاري كه امنيت جامعه را در كل تهديد كند، براي خود او نيز
11 ). بنابراين همان گونه كه برخي از : محمودي جانكي، 1382 ) « تهديد كننده باشد
تفسيركنندگان آثار ميل نيز گفتهاند، بهترين تفسير از ضرر يا آسيب به ديگران مي تواند
آسيب به منافع حياتي ديگران باشد و منظور از منافع حياتي همان امنيت و استقلال عمل
فردي يا خودمختاري است (همان: 11 ).جوئل فاينبرگ در تحليل خود از اصول جرم انگاري
در منطق دولت ليبرال، هم به اصل زيان اشاره ميكند و هم اصلي تكميلي كه ايشان اصل
كه در برخي موارد خاص و محدود مورد استفاده (harm to self) ، 1 . جرم انگاري با استناد به ضرر به خود
قرار مي گيرد محل بحث اين مقاله نيست.
ناميده است. به بيان فينبرگ، اين كه ممنوعيت جنايي (principle of offence) آزردگي
پيشنهادي چه بسا براي پيشگيري از آزردگي شديد اشخاص ضروري است و در صورت
تصويب چه بسا ابزار كارآمدي براي رسيدن به آن هدف است، همواره دليل مناسبي براي
برخي نويسندگان در تفسير ديدگاه .(Feinberg, 1984: پشتيباني از آن ممنوعيت است ( 26
را نوع خاصي از زيان بدانيم، كه بخش عمده اي از تحليل « آزردگي » فينبرگ گفته اند اگر
فينبرگ حاكي از چنين فهمي از سوي اوست، در آن صورت ديدگاه وي گسترشي است از
.(1271 : اصل زيان در معناي كلاسيك آن (استوارت، 1391
مزاحمت در مقايسه با ضرر موجب نقض حقوق يا سد منافع كسي نشده و آسيب
جسمي يا مادي ايجاد نميكند، بلكه تنها اسباب اذيت و آزار ديگران را فراهم مي سازد . در
همين راستا، فرهنگ عمومي و عرف حاكم بر جامعه در تبيين و تعريف مزاحمت نقش
تعيينكنندهاي ايفا ميكند. كُنشهايي مانند توهين علني، افشايِ سر، افترا، فحشاي در
علن، و طي بهايم در ملأعام، هرزهنگاري و... از مواردي هستند كه ليبرالها با استناد به اصل
.( مزاحمت خواستار جرمانگاري آنها شدهاند (فرحبخش، همان: 253
با اين حال همانگونه كه گفته شده است نيازي نيست كه براي جرم انگاري چ نين
اَعمالي اصل تكميلي ديگري مطرح كرد بلكه ميتوان با تغيير ديدگاه نسبت به ضرر، آن را
به ضررهاي معنوي كه به نوعي از بين برنده نظم و آسايش عمومياند، توسعه داد. اصل ضرر
چنانچه تنها به ضررهاي مادي محدود نشده و ضررهاي معنوي را نيز شامل شود، ديگر
71 ) در حقيقت اين انتقاد به ليبرال : ضرورتي به اصل مزاحمت نميباشد. (رستمي، 1393
ها وارد است كه به جاي تلاش در جهت بازانديشي و ارائة تفسيري كارآمد از اصل ضرر،
ترجيح دادهاند كه اصل مزاحمت را به عنوان اصلي در كنار اصل ضرر و به عنوان مكملي
براي محدوديت آزادي در نظر بگيرند در حالي كه با توجه به توسعه جامعه در تمام ابعاد و
به خصوص اقتضاات ناشي از فناوري هاي نو، شايسته است معنايي از ضرر مورد توجه قرار
گيرد كه، امكان مداخله ملي و بين المللي در رويارويي با مواردي كه ممكن است آرامش و
امنيت بين المللي را مورد آسيب و خطر شديد قرار دهد فراهم شود.
با اين مقدمه، به نظر مي رسد اهانت به مقدسات ديني و اعتقادات افراد، موجب ضرر به
منافع حياتي و آسيب به جامعه ميشود. اهانت به مقدسات ديني باعث جريحه دار شدن
احساسات پيروان آن دين گرديده و در صورت نبود اهرمهاي كنترلي و بازدارنده، مي تواند
باعث اقدامات متقابلي از جانب پيروان آيين مورد اهانت شود . اين امر كه از خشونت در
گفتار شروع شده ممكن است به خشونت در رفتار و رفتارهاي افراط گرايانه منجر و به نوبه
خود ميتواند نظم عمومي جامعه را مختل و امنيت و آسايش عمومي را خدشه دار كند . در
واقع به سبب اهميت بالاي سلامت جسمي، رواني و معنوي افراد بشر در تمام نظام هاي
حقوقي اعم از ديني و غير ديني، شديدترين برخوردها با جرايمي مي شود كه به اين سلامت
خدشه وارد آورند. به همين دليل با توهين كننده به مقدسات يك دين، كه احساسات
پيروان دين مورد نظر را جريحه دار كرده و به دنبال آن باعث ضرر به منافع حياتي و آسيب
جامعه شده نيز بايد برخورد جدي شود.
و در حقوق انگلستان، جرم توهين به دين با واژه « كامنلو » در سنت حقوقي
مورد بحث قرار گرفته است. 1 برخي از حقوقدانان انگليسي در دفاع از جرم «blasphemy»
انگاري اهانت به مقدسات دين مسيحيت بر اين عقيده اند كه هرگاه توهين به مقدسات، به
قصد جريحه دار كردن احساسات بشري و يا اهانت صريح به كليساها يا موجب ترويج مسائل
غير اخلاقي باشد، از مصاديق اين جرم خواهد بود. بعضي از حقوقدانان غربي نيز اين جرم را
.(108 : يك زمينه مفروض براي ضربه فراگير به باف ت جامعه دانسته اند (هاشمي ، 1380
بدين ترتيب، عقيده ديني كه به حسب طبيعت خود امري شخصي و دروني است، در
صورتي كه مورد تعرض و توهين قرار گيرد، امري بر خلاف نظم عمومي جلوه كرده و به
همين ملاحظات در زمره توهينهاي مشدد و در دسته بندي جرايم عليه امنيت و آسايش
عمومي قرار مي گيرد و با اين ملاحظات، جرم انگاري آن با اصل ضرر توجيه مي شود.
در ايالات متحده آمريكا با تصويب اولين متمم قانون اساسي، كنگره از آن كه بر دين يا
مذهبي رسميت بخشد باز داشته شده است . در عين حال، راي صادره از ديوان عالي
نيويورك در 1811 ميلادي نشان دهنده اين است كه توهين به مقدسات ديني در اين نظام
2 (www.candst.tripod.com) . حقوقي جرم تلقي مي گردد
3 بود كه در 2 سپتامبر 1810 در حضور « راگل س » متهم اين پرونده، شخصي به نام
چندين نفر از مسيحيان، با بياني مغرضانه و زننده مبادرت به توهين به مقدسات مسيحيان
نموده بود. الفاظ و عباراتي كه وي به كار برده بود، همچون انتساب نامشروع بودن ولادت
1 . امروزه در حقوق انگلستان، هيچ قانون موضوعه اي در رابطه با جرم انگاري توهين به مقدسات وجود ندارد.
اگر چه حقوق كيفري، تا كنون بارها وضع قانون در اين رابطه را از جمله در سالهاي 1650 و 1697 تجربه
نموده است، اما در حال حاضر اين قوانين منسوخ شده اند. قانون توهين به مقدسات مصوب 1650 ، كه اين
جرم را با مجازات اعدام همراه نموده بود، در سال 1660 در جريان بازگشت حكومت پادشاهي ملغي گردي د. و
،1979:p. قانون توهين به مقدسات مصوب 1697 نيز به موجب قانون مجازات سال 1967 منسوخ شد ( 609
.( Bennion
2. Article: " the people v. Ruggles in: (www.candst.tripod.com)
3.. Ruggles
حضرت مسيح (ع) و همچنين نسبت فاحشگي به مادر آن حضرت (ع) ، نوعي بي احترامي
به دين مسيحيت نيز بوده است.
حكم دادگاه بدوي كه در سال 1811 مورد تجديد نظر خواهي قرار گرفت، اين بود كه:
توهين به مقدسات و انتقادات بيشرمانه و تمسخر توهينآميز عليه مسيح (ع) يا كتب »
مقدس، جرايمي قابل مجازات در كامنلو مي باشند؛ خواه عبارات مزبور را بر زبان آورده
.« باشند و يا به قلم
در تجديد نظر خواهي از رأي صادره در دادگاه بدوي، ديوان عالي ايالت نيويورك ضمن
مردمان ...» : اشاره به ارتباط عميق دين مسيحيت با فرهنگ و حقوق مردم اظهار مي دارد
اين ايالت، همراه با مردمان اين كشور، پيرو دكترينهاي دين مسيحيت، به عنوان قواعد
اعتقادي و عملي شان مي باشند. لذا بي احترامي متهم به اين دكترينها نه تنها ... وظيفه
نشناسانه و همراه با بياعتنايي به مقدسات بوده، بلكه... نقض شديد نزاكت و نظم مطلوب
است. هيچ چيز براي بخش پاكدامن جامعه، آزاردهنده تر و براي اخلاق انعطاف پذير و
حساس جوانان ، زيانبارتر از اين نميتواند باشد كه چنين توهين و بي احترامي، قانوني
دانسته شود. برخورداري آزادانه، برابر و بدون مزاحمت از اعتقادات ديني، هرچه كه مي تواند
باشد، و بحث آزادانه و منطقي در خصوص هر موضوع ديني، اعطا و تضمين شده؛ اما توهين
به ديني كه از سوي تقريبا كل جامعه مورد پذيرش قرار گرفته، سوء استفاده از اين حق مي
باشد. در هر حال ديوان معتقد است كه جرم بودن توهين به مقدسات مسيحيت، مغاير
مادهي 38 قانون اساسي كه دادگاه ها را از هر گونه تفسيري كه به شناسايي يك دين
رسمي و يا حمايت خاص از يك دين باز ميدارد، نمي باشد. در هر حال، ديوان عا لي ايالت
نيويورك، رأي دادگاه بدوي را مبني بر قابل مجازات بودن توهين به مقدسات، خواه به
صورت شفاهي صورت گرفته باشد و خواه كتبي، مورد تأييد وابرام قرارداده است (همان).
در حقوق ايران نيز با توجه به ديندار بودن مردم و مسلمان بودن اكثريت، مواد قانوني
مربوط به اهانت به مقدسات ديني و اسلامي را ميتوان با اصل ضرر توجيه كرد.
در حقوق كيفري ايران تا قبل از استقرار نظام جمهوري اسلامي، سخني از توهين به
مقدسات اسلام يا ساير اديان نبود ولي در ماده 13 لايحه قانوني مطبوعات مصوب، دهم
جرم تلقي شده بود . 1 « مضر به اساس دين حنيف اسلام » مرداد ماه 1334 ، انتشار مقالهاي
1 . هر كس مقاله اي مضر به اساس دين حنيف اسلام انتشار دهد به يك سال تا سه سال حبس جنحه اي
محكوم مي شود.
مقدسات » پس از پيروزي انقلاب اسلامي با تصويب قانون مطبوعات 1364 ، جرم توهين به
در اين قانون پيش بيني شد. 1 « اسلامي
در تحولات تقنيني بعدي و با مورد توجه قرار دادن ديدگاه هاي فقهي در جرم تلقي
كردن اهانت به مقدسات اسلامي، در قانون تعزيرات سال 1375 و قانون مجازات اسلامي
1392 ، قانونگذار ضمن تغيير ادبيات خود از جهت توصيف مجرمانه و پاسخ كيفري، پا را
فراتر نهاده و علاوه بر مقدسات اسلامي، توهين به ساير انبياء عظام الهي را نيز جرم تلقي
كرده و به جهت نشان دادن اهميت اين جرم و اين كه ارتكاب آن مي تواند موجب تهديد
امنيت و آسايش عمومي شهروندان باشد، در قانون تعزيرات اسلامي مصوب 1375 بحث را
ذيل مواد مربوط به امنيت و آسايش عمومي كشور تعريف نموده است . 2 البته در قانون
مجازات سال 1392 تغييرات جديدي در ادبيات قانونگذار و نوع پاسخ كيفري به اين جرم
ديده ميشود ولي به هر حال تعيين مجازات تعزيري براي توهين به مقدسات حتي در
قابل كيفر نيست، حاكي از اين است كه قانونگذار « ساب النبي » صورتي كه با وصف كيفري
براي جلوگيري از آسيب و ضرري كه ممكن است به سبب توهين به مقدسات ديني
موجبات بر هم خوردن نظم و امنيت جامعه را فراهم كند، به صورت هم زمان از حكم حدي
و سخت گيرانه ساب النبي و مجازات هاي تعزيري و بازدارنده استفاده مي كند.
2.2 . اصل مصلحت عمومي
اصل مصلحت يا خير عمومي اصل ديگري است كه ميتواند ملاك جرم انگاري اهانت به
مقدسات ديني قرار گيرد. مصلحت عمومي يكي از مهمترين و البته بحث انگيزترين مفاهيم
و معيارهاي مطرح در حوزهي فلسفهي اخلاق و سياست و حقوق است . مصلحت عمومي
عبارت است از مصلحتهايي كه فرد في نفسه به خاطر آن كه عضو يك جمع يا كليت
سياسي است، واجد آن مي گردد. در واقع مصلحت عمومي به تعديل مصلحتهاي فردي، به
: گونهاي كه بهترين نتيجه را براي جمع به دنبال داشته باشد، مربوط است (معيني ، 1378
.(3
1. ماده 26 قانون مطبوعات 1364 : هر كس بوسيلهي مطبوعات به دين مبين اسلام و مقدسات آن اهانت
كند، در صورتي كه به ارتداد منجر شود حكم ارتداد در حق وي صادر و اجرا و اگر به ارتداد نينجامد، طبق نظر
حاكم شرع براساس تعزيرات با وي رفتار خواهد شد.
2. هر كس به مقدسات اسلام ويا هريك از انبياي عظام و يا ائمه طاهرين (ع) يا حضرت صديقه طاهره (س)
اهانت نمايد، اگر مشمول حكم ساب البني باشد، اعدام مي شود و در غير اينصورت به حبس يك تا پنج سال
محكوم خواهد شد.
اصول اين نظريه از ديدگاه ليبرالي همان اصل فايده است كه براي حمايت از منافع
اصل » فردي و هم منافع عمومي كارايي دارد. فينبرگ يكي از اصول محدود كننده آزادي را
1" مي نامد كه براي منافع اشخاص ديگري به جز فردي كه آزادي يا « نفع رساني به ديگري
حق او محدود شده، ضروري است. بر اين اساس دولت ميتواند براي جلب منافع ديگران -
خواه فرد (به جز كننده كار يا رفتار) و خواه گروه يا اجتماع – رفتاري را منع كرده و براي
نقض آن ضمانت اجراي كيفري وضع كند. بخشي از مفهوم و دامنه ي اين اصل با اصل
93 ). نظريه مصلحت عمومي به خطوط : مصلحت عمومي همپوشي دارد (محمودي، 1382
بينابيني مي انديشد و مي كوشد كه آن را بر اساس نيازها و الزامات زندگي نوين و ايجاد
.(4 : تعادل بين حقوق فرد در اجتماع و امور سياسي – اجتماعي تدوين كند (معيني، 1378
مصلحت عمومي زماني موضوعيت مي يابد كه بپذيريم بالاتر از مصلحت خصوصي افراد
مصلحت كلي تري وجود دارد. چنين تصوري ضرورتا به اقتدارگرايي يا غفلت از مصالح جزيي
نمي انجامد زيرا اين دو قابل جمع هستند و مي توان بين اين دو سازش برقرار كرد . هنر
سياستمداران و سياست شناسان رسيدن به چنين وضعيتي است و نيز محدود كردن
مصلحت خصوصي توسط مصلحت عمومي به معناي حذف مصلحت هاي جزيي نخواهد بود.
چه بسا مصلحت خصوصي با رعايت مصلحت عمومي شانس بقاي بيشتري داشته باشد
.( (همان: 8
بين مصلحت عمومي و مصلحت فردي ناسازگاري وجود ندارد و بالاتر از آن، تحقق
مصالح جزيي شرط رسيدن به مصلحت عمومي است. مفهوم اين امر اين است كه براي
تحقق مصلحت عمومي وجود آزادي هاي منفي ضروري است و بدون وجود آزادي هاي
فردي، به تعبير منفي آن، مصالح فردي كه يكي از اركان مصلحت عمومي است عينيت پيدا
نمي كند. در عين حال، صرف وجود آزادي به مفهوم منفي آن كفايت نمي كند، بلكه انسان
ها بايد به طور فعالانه در كنشهاي سياسي و اجتماعي شركت كنند و در ساختن مصلحت-
هاي عمومي نقش داشته باشند. در اينجا مفهوم مثبت آزادي خودنمايي مي كند. تصور ايده
مصلحت عمومي بدون وجود دلبستگي اجتماعي ممكن نيست. دو عنصر عقلانيت و احساس
آزادي در تكوين اين دلبستگيهاي اجتماعي نقش به سزايي داشته اند . اين عقلانيت و
احساس، به طور انتزاعي شكل نميگيرند بلكه به عضويت فرد در يك جامعه مربوط مي
شوند. در يك جامعه مبتني بر مصلحت عمومي، شهروندان براي حفظ انسجام و ن ظم
اجتماعي وام دار يكديگرند و نسبت به يكديگر احساس مسئوليت مي كنند (معيني
1.benefit- to- others principle
نقل شده است كه: نخستين چيزي كه « مايكل والستر » 165 ). از -168 : علمداري، 1378
اعضاي جامعه سياسي به يكديگر وامدارند، تدارك مشترك امنيت و رفاه است ( به نقل از
.(16 : معيني، 1378
در جرم انگاري براساس مصلحت، محدود كردن آزاديهاي فردي به منظور حفظ و
حراست از منافع جمعي مورد نظر است. بر اين اساس به نظر مي رسد سياست جنايي
طراحي شده بر اساس مصلحت و خير عمومي بايد در پي تقويت كرامت انساني باشد. در اين
صورت، موضوع تعارض حق و مصلحت مطرح مي شود كه اين خطر و آسيب وجود دارد كه
آزاديهاي شهروندان در قبال اصل ذهني و قابل تفسير به نام مصلحت قرباني شوند . به
تعبير ديگر، حق رقيب در اينجا و موضوع بحث ما، آزادي هاي فردي و از جمله آزادي بيان
و گردش آزاد اطلاعات است كه با مصلحتي عام كه جلوگيري از خدشه وا رد شدن به
احساسات مذهبي و ديني پيروان اديان است تعارض پيدا مي كند. محدود شدن بهره مندي
از آزادي بيان و عقيده به مواردي كه مستلزم توهين به اعتقادات ديني يا مقدسات اديان و
پيروان آن نباشد، از سويي حرمت نهادن به پيروان اديان و مانع ايجاد نفرت و كينه مذهبي
است و از سوي ديگر مي تواند مانع اخلال در امنيت داخلي و خارجي كشور شود و برخورد
مناسب و بازدارنده با توهين كننده آرامش را به پيروان مذهب مورد اهانت بازگردانده و از بر
هم خوردن امنيت كشور جلوگيري ميكند. به نظر ميرسد همين ملاحظات، جرم اهانت به
مقدسات ديني را در دسته جرايم عليه امنيت و آسايش عمومي قرار ميدهد كه جرم انگاري
بر اساس اصل مصلحت يا منفعت عمومي است.
از تصميمات قضايي موجود در انگلستان به روشي استفاده ميگردد كه دادگاهها به حفظ
ساختار اجتماعي موجود و دور نگه داشتن آن از تغيير و آشوب بسيار علاقه مند بوده اند. به
عنوان نمونه:
1 چنين اظهار « بومان عليه جامعه ي بي دي ن » در سال 1917 در دعواي « پاركر » لرد
نظر نموده كه در توهين به مقدسات، شرط لازم توهين، به ريشخند گرفتن واسائه ادب به
گونهاي است كه احتمالا احساسات خشم آلود ديگران را برخواهد انگيخت و به نقض صلح
نسبت به بيان صرف ايدهي مخالف « كامن لو » منجر خواهد شد. وي معتقد است كه حقوق
حساسيت چنداني ندارد، البته تا جايي كه چنين بياني با حفظ نظم عمومي سازگار باشد (
.(Bowman and Ors v. Secular society Ltd, 1917
1 .Bowman v. secular society Ltd
2 خطاب به هيئت منصفه « آوري » همچنين در دعواي عليه گات 1 در سال 1922 ، قاضي
آنچه شما در اين قضيه بايد از خودتان بپرسيد اين است كه آيا اين الفاظ و » : ميگويد
عبارات، نوعي بي احترامي به احساسات بدنه ي اصلي جامعه به شمار مي آيد و همچنين آيا
(Discussion parer 24 (1992)- «؟ احتمالا به نقض صلح و آرامش منجر مي شود يا نه
.Blasphemy; sec2-65)
در آراي قضات آمريكايي نيز مي توان عباراتي را ديد مبني بر اينكه اهانت به مقدسات
چون نظم عمومي را بر هم ميزند و در واقع مصلحت عمومي ايجاب مي كند بايد قابل
مجازات باشد.
به عنوان مثال: در تجديد نظر خواهي از رأي صادره در دادگاه بدوي، د ر محاكمه ي
كه پيش از اين مورد اشاره قرار گرفت ديوان عالي ايالت نيويورك به اين موضوع ،« راگلس »
3 اين رويكرد مي تواند در قراردادن جرايم .(www.candst.tripod.com) اشاره ميكند
مبتني بر توهين و نفرت نسبت به مذاهب و عقايد ذيل جرايم عليه نظم عمومي مؤثر باشد
كه در بخش بعدي مورد بحث قرار ميدهيم.
3. چالشهاي جرمانگاري اهانت به مقدسات ديني
به صورت اصولي، جرم انگاري 4 و جرم زدايي 5 هر دو ابزارهاي سياست جنايي براي افزايش يا
كاهش مداخله حقوق كيفري در جامعه هستند. با وجود اين كه اصول جرم انگاري، به دنبال
كاهش مداخله حقوق كيفري به مواردي هستند كه منافع يا مصالح آن با اهميت، قابل
سنجش و در مقايسه با هزينه ها قابل توجيه باشند، در مواردي نتيجه مطالعات و ارزيابيها،
ضرورت مداخله كيفري و ارزش آفريني در سطح ملي يا بين المللي براي وصول به اهداف
مشخص است. برخي جرم انگاري ها مانند قاچاق انسان و به خصوص زنان و كودكان و يا
جرايم سازمان يافته فراملي 6 از اين منظر توصيه و در سطح بينالمللي اجرايي شده اند . با
توجه به رهيافت اين پژوهش در خصوص توجيه جرم انگاري توهين به مقدسات براي
بازدارندگي از تنفر و افراط گرايي، اشاره به مهمترين به چال شهاي اين رهيافت ضروري
است:
1 .R.V.Gott
2 .Avory
3. Article: " the people v.Ruggles
4 . Criminalization.
5 . De Criminalization.
6 . Transnational Organized Crimes.
1.3 . فروكاست حمايت كيفري به دين يا عقيده غالب
حمايت از عقيده غالب يا اكثريت، يكي از چالش هاي جرم انگاري در اين حوزه است كه با
اصول جرم انگاري مورد اشاره و رهيافت مورد نظر هم خواني ندارد. در پيشينه حقوقي برخي
كشورها وقتي بحث اهانت به اديان مطرح شده، معمولا از عقيده يا دين غالب در آن كشور
حمايت مي شود. به عنوان نمونه در حقوق انگلستان، به عنوان يك سنت قديمي فقط اهانت
1 در انتقاد به قانون "« مكنل ي » به مقدسات مسيحيت جرم دانسته شده است . لرد
كه در آن صرفا توهين به مقدسات دين مسيحيت مورد حمايت قرار گرفته «Blasphemy»
بود، مي گويد:
من اگر در هند قاضي بودم، در خصوص مجازات نمودن مسيحي اي كه مسجدي را »
وي آنگاه بيان مي - « آلوده نموده و مورد بياحترامي قرار داده است هيچ ترديدي نداشتم
كندكه جامعه امروز بريتانيا در وضعيتي مشابه با جامعه تكثرگراي هند قرار دارد و بي شك
.(White house v. ) ميطلبد كه قوانين در مقام حمايت از احساسات مذهبي همگان باشد
Gay News Ltd. 1979
در قانون مجازات 1967 انگلستان و در آراي قضايي اين كشور نيز هر چند جرم انگاري
بر مبناي مصلحت، نظم و امنيت به خوبي ديده ميشود اما باز تاكيد بر دين مسيحيت است.
اشخاص زيادي در سالهاي اخير آشكارا بر خلاف » : در مقدمه اين قانون آمده است
اصول دكترين دين مسيحيت، نظرياتي را كه كفر آميز و بي اعتنا به مقدسات مي باشند و تا
اندازهي زيادي ميل به بي احترامي به خداوند متعال دارند، ابراز داشته و منتشر نمودهاند كه
اين موضوع ميتواند بر هم زنندهي نظم و رفاه موجود در اين نظام سلطنتي به شمار
.( Bennion،1979: 610 )« آيد
به همين جهت وقتي كتاب آيات شيطاني توسط سلمان رشدي در انگلستان منتشر شد
و مسلمانان جهان انتظار داشتند دادگاههاي اين كشور به جهت هتك حرمت پيامبر اسلام و
جريحه دار شدن احساسات مسلمانان اقدامي انجام دهند، همين محدوديت قانوني باعث
عدم رسيدگي به موضوع و اعتراض مسلمانان و حتي برخي حقوق دانان اين كشور شد .
(Smith & Hogan, 1996: 732
برخي نظامهاي حقوقي براي پيروز شدن بر اين چالش تلاش كردند علاوه بر جرايم
سنتي موجود كه از مقدسات دين اكثريت حمايت مي كرد، در قالب جرايم عليه نظم
عمومي يا جرم انگاري رفتارهايي كه نفرت از عقيده يا مسلك خاصي را ترويج مي كنند
مشكل را حل نمايند. به تعبيري ميتوان گفت جرم انگاري اهانت به مقدسات در كشورهاي
1. Macaolny
يعني اظهار مطالب كفر «Blasphemy» غربي، به دو شكل انجام گرفته است. يكي با عنوان
آميز و توهين به مقدسات كه اين قانون همانطور كه توضيح داده شد بيشتر مربوط به
كشورهايي است كه از نظام كامن لو پيروي ميكنند و تمركز بر مقدسات مسيحيت دارد .
اين جرم كه با مجازات هاي شديدي همچون اعدام همر اه بود، در سالهاي اخير از نظام
كيفري انگلستان حذف گرديده است. 1
« Hate Crime» نوع دوم از حمايت از مقدسات تحت عنوان جرايم مبتني بر نفرت
،(579-561 : است. اين جرم كه معمولا شامل تنفر قومي و مذهبي است (عباچي، 1388
اظهارات بر ضد پيروان مذهب يا قوم خاص و حتي در برخي كشورها اهانت به عقايدي كه
منشاء نوع خاصي از زندگي است در بر ميگيرد. در اينجا به جاي حمايت از مذهب يا عقيده
خاص، بيشتر حمايت از حقوق شهروندي پيروان عقيده خاص و در حقيقت نظم عمومي
قانون جرايم مبتني بر تنفر نژادي و مذهبي سال » مورد نظر است. به عنوان مثال، بر اساس
«2006 2 انگلستان، برانگيختن تنفر نژادي و مذهبي مي تواند در شرايطي تا 7 سال حبس يا
جزاي نقدي يا هردو مجازات را در پي داشته باشد.
اهانت نسبت به عقيده، مذهب، و » در حقوق آلمان در ماده 166 قانون مجازات با عنوان
به موضوع « يا اهانت به انجمن و يا سازماني كه براي فلسفه زندگي اختصاص يافته باشد
اشاره شده است و با توجه به بند دوم اين ماده كه قابليت به هم خوردن نظم عمومي در اثر
اقدامات تحريك آميز توهين و نفرت را موجب تعقيب دانسته است، مي تواند تا حد زيادي
نسبت به اقدامات افراطي و نفرت افكن نسبت به پيروان عقايد و اديان بازدارنده باشد.
در حقوق ايران به نظر مي رسد با وجود اين كه در قانون اساسي جمهوري اسلامي
14 و 23 در مورد حقوق ديني اقليت هاي مذهبي اشاره شده و ، 13 ، ايران و در اصول 12
به لزوم مدارا و اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامي نسبت به افراد غير مسلمان امر شده
است، اين حمايت اختصاصا نسبت به مقدسات و پيروان اديان ابراهيمي و نه هر عقيده يا
نام « مقدسات اسلامي » آييني است. همچنين در ماده 513 قانون مجازات اسلامي 1375 از
برده شده بود كه به صورت اصولي مقدسات مذاهب مختلف اسلامي را مي توانست پوشش
دهد ولي در قانون مجازات اسلامي 1392 تمركز قانونگذار بيشتر بر مقدسات مذهب رسمي
مجازات اعدام مقرر شده بود كه (Blassphemy) 1. تا قبل از سال 1676 ميلادي براي جرم اهانت به مقدسات
از اين سال به بعد لغو شد. متعاقبا بر اساس ماده 79 قانون عدالت كيفري و مهاجرت انگلستان مصوب 2008
https://en.wikipedia.org/wiki/) . قانون اهانت به مقدسات لغو شده است
(Freedom_of_religion_in_the_United_Kingdom
2. Racial and Religious Hatred Act 2006.
است كه با مصلحت مورد اشاره هماهنگ نيست . البته اين موضوع قابل درك است كه
ساحت اجتماع و فرهنگ از حوزه هايي است كه نظام سياسي به فراخور مباني هويت ساز
خود در آن ورود مي كند و مداخله كيفري در اين حوزه، در مقايسه با جرايم عليه اشخاص
يا اموال، تأثيرپذيري محسوس تري از ايدئولوژي سياسي مورد قبول نظام مستقر دارد
(آقابابايي، 221:1389 ). در عين حال اهميت امنيت ملي و مصلحت جرم انگاري در اين
حوزه، توجه بيشتر قانونگذار در اين خصوص را مي طلبد.
2.3 . تحديد آزادي بيان
چالش مهم ديگر در جرم انگاري توهين به مقدسات، تحديد آزاديها و به ويژه آزادي بيان
و قلم و به خصوص شيوههاي استفاده از آزادي بيان است. در حل اين مشكل يا پاسخ به اين
اشكال مي توان گفت: بررسي هاي تاريخي، آموزه هاي اديان و قوانين جاري بسياري از
كشورها حاكي از اين است كه جرم توهين به مقدسات، جرم جديد و فاقد پيشينهاي نيست
كه به عنوان تحديد غير مشروع آزادي مورد انتقاد قرار گيرد بلكه ديدگاه مطرح در اين
نوشتار اين است كه با توجه به اين كه جرم توهين به مقدسات ديني، با استفاده از فناوري
هاي جديد ارتباطي و جهاني شده تبعات غير قابل كنترلي دارد، پاسخها هم لازم است با
عيار جرمي با مخاطراتي جهاني مورد توجه قرار گيرد. همان طور كه در خصوص برخي
ناهنجاري هاي ديگر همانند دزدي دريايي، فساد اقتصادي، پولشويي و ... اتفاق افتاد . اين
رهيافت در راستاي حمايت از آزادي عقيده تمام افراد بشر و ابزاري مؤثر در پيشگيري از
خشونت و افراط گرايي است كه بي ترديد اگر با معيارهاي جرم انگاري مورد نظر جرم
شناسان از جمله تعادل مورد نظر آقاي شنشك نيز مورد محاسبه قرار گيرد به نظر مي رسد
محاسن آن بر معايب آن ترجيح دارد. براين اساس مي توان اين برداشت حقوق دانان و
استادان حقوق كيفري و جرم شناسي را تأييد كرد كه جهاني شدن حقوق كيفري براي
تضمين حقوق و آزاديهاي فردي و رعايت حداقل اصول و موازين نظام بين الملل حقوق
؛1 : بشر در بستر جهاني شدن ضرورتي اجتناب ناپذير محسوب مي شود (پرادل، 1383
.(57 : نجفي ابرندآبادي، 1391
علاوه بر اين، با اذعان به اين كه طيف وسيع و متنوعي از استد لاله ا، آزادي بيان را
مورد حمايت قرار مي دهد، اما يقيناً به اين معنا نيست كه اين آزادي مطلق است و مي
تواند در تمامي شرايط بدون هيچگونه دخالتي از سوي دولت اعمال گردد. به اين ترتيب در
مواردي اقتضا مي نمايد كه دولت دخالت كند تا آنكه ارزش هاي بنياديني كه خود،
پشتوانهي آزادي بيان مي باشند، با بيان غير منطقي و يا غير اخلاقي برخي افراد، دستخوش
تهديد و يا ترديد نگردند.
ميثاق بين المللي حقوق مدني- سياسي كه عرصه ي ستيز دو تفكر آزادي گراي غربي و
19 خود، پس از آنكه در بند 2 ماده 19 به حق بر ( محدوديت گراي شرقي بود، در ماده ( 3
اعمال حقوق مذكور در بند 2 » : آزادي بيان اذعان مي دارد، متذكر اين مطلب مي شود كه
اين ماده مستلزم حقوق و مسئوليتهايي خاص است و لذا ممكن است تابع محدوديت هاي
19 قانوني بودن، ضروري بودن و در ( اين محدوديت ها در ادامه ماده ( 3 .«... معيني بشود
جهت احترام به حقوق يا حيثيت ديگران و حفظ اخلاق و سلامت يا امنيت ملي بودن به
عنوان محدوديت مورد اشاره قرار گرفته اند.
بنابراين، آزادي بيان، آزادي مطبوعات و گردش آزاد اطلاعات ارزشهاي مطلقي نيستند
و در صورتي كه نوشته، تصوير، فيلم يا هر موضوع ديگري به علت توهين به عقيده ديني يا
مقدسات پيروان اديان باعث رنجش آنها گردد، ضرري است كه تحديد كننده آزادي بيان
بوده و با توجه به اصل ضرر يا اصل مصلحت عمومي، قابل جرم انگاري خواهد بود.
3.3 . نقدگريزي و افزايش خطوط قرمز
چالش ديگري كه در اين زمينه قابل طرح است اين است كه جرم تلقي كردن توهين به
مقدسات، ميتواند نقش بازدارندهاي در بيان و نشر عقايد و ديدگاهها، و به خصوص نقد آن-
ها ايفا نمايد. به بيان ديگر، در يك نظام مردم سالار، تمامي ايدئولوژي ها بايد چالش ها،
بحثها و انتقادهاي شديد را برتابند و از طرفي دين بايد خود را در معرض بحثها قرار دهد
تا آنكه حقانيت آن معلوم شود ودين باوران بايد در خود اين توان را به وجود بياورند كه
ديدگاههاي مخالف را كه در مقام انتقاد بر آمدهاند، تحمل نموده و به انتقادات پاسخگو
باشند. انتقاد از باورها ممكن است در عصر ارتباطات و تكنولوژي و يا تنوع شيوه هاي بيان
در قالب هاي مدرن و حتي كاريكاتور باشد. محدود كردن شيوه بيان در بحث راجع به
باورها و اديان وجهي ندارد. 1
جها د علي ه روزنام ه Jihad against Danish Newspaper» در مقاله (Poul Belien) 1. از پاول بلي ن
كه در سال 2005 در اعلام موضع نسبت به انتشار كاريكاتورهايي از پيامبر اسلام از طرف سردبي ر « دانماركي
ما در دموكراسي به سر مي بريم و بدي ن جه ت » : دانمارك مطرح شد نقل شده است « يولندن پستن » روزنامه
مي توانيم تمام متدهاي ژورناليستي را به كار ببنديم. طنز در اي ن كشو ر پذيرفت ه شد ه و شم ا م ي تواني د
در يك دموكراسي هر شخص بايد بپذيرد كه هر از گاهي مورد انتقاد قرار بگيرد و يا آن كه » « كاريكاتور بكشيد
.(1 : به نقل از: نجابت خواه، 1385 ) « مايه مضحكه و اسباب خنده شود
در اين خصوص مي توان گفت، عدم مرزبندي بين انتقاد و اهانت از يك سو و تحقير و
تمسخر باورمندان از سوي دينناباوران از سوي ديگر، به برخوردهاي افراطي خشن انجاميده
و ميانجامد. سالمسازي رقابت ايمان و كفر با مرزبندي بين انتقاد و اهانت ميسر است . در
برخي فرهنگها بسياري از انتقادات اهانت تلقي مي گردد و در برخي جوامع، بسياري
اهانتها انتقاد تلقي مي شود. هردو گروه ديندار و ملحد بايد آزادي انتقاد را به رسميت
بشناسند. آزادي انتقاد به نفع هردو گروه است و رقابت سالم مبتني بر احترام متقابل، تنها
شيوه تعامل قابل دفاع مسلمانان با پيروان ديگر اديان و آيينها است . نمي توان با زباني
تحقير آميز، اهانت بار و تمسخر آميز نسبت به معتقدات ديني گروهي از دينداران سخن
گفت؛ هرچند كه مطلب ابراز شده بتواند به كشف حقايقي در خصوص حقانيت يك دين و
يا عدم حقانيت آن بيانجامد. زبان به كار گرفته شده در بيان اين مطالب، نه به ثبات
اجتماعي كمك مي نمايد و نه به پيشبرد تساهل و بردباري.
بدين ترتيب، در حاليكه حمايت از حقوق اديان و جر م انگار ي توهي ن ب ه مقدسات ،
موافق با حقوق بشر و مصلحت عمومي است، توهين به باورها وقتي باعث آزردگي باورمندان
مي شود، در هيچ قاموسي آزادي بيان نيست و هيچ گاه بشر از طري ق توهي ن ب ه عقيد ه و
اعتقاد ديگران، تعالي و كمال را نخواهد يافت. نتيجه اينكه اگر چه با نگاه ي بدبينانه ، اص ل
مصلحت عمومي يا خير عمومي و گسترش و توسعه آن مي تواند مسلخ آزادي هاي فردي از
جمله آزادي بيان و گردش آزاد اطلاعات باشد، اما مي توان گفت مصلحت عموم ي ب ه طو ر
ماهوي هيچ منافاتي با آزادي و منزلت فرد ندارد و اصولا آزادي فرد ي ب ه مفهو م جام ع و
توسعه يافته آن در سايه مصلحت و خير عمومي به مفهوم حفظ كرامت انساني و اجتنا ب از
ترويج كينه و نفرت محقق مي گردد.
نتيجهگيري:
هدف حقوق، ايجاد و تضمين نظم در جامعه است. ملتزم شدن به نظم حقوقي و قبول
محدوديتهاي ناشي از آن، وابسته به بهرهمندي بهينه انسان از آزادي و امنيت است. جرم
انگاري و تعيين ضمانت اجراي كيفري براي نقض ارزشهاي اساسي، ابزاري در دسترس نظم
حقوقي براي حمايت از ارزشها است. حفظ حرمت و كرامت انسان و احترام به آزادي او و از
جمله آزادي باور ديني از ارزشهاي مهمي است كه حمايت از آن بر عهده نظم حقوقي
است. احترام به باور ديني، در يك جامعه متمدن، نيازمند تحمل و عدم توسل به ابزارهاي
تخريبي و توهين آميز است. بررسي اين تحقيق حاكي از اين است كه توهين به مقدسات
اديان داراي ريشههاي الزام كننده ديني است كه مي تواند مبناي نظم حقوقي قرار گيرد و با
توجه به اصول و موازين مورد نظر در جرم انگاري، اهانت و تمسخر باور باورمندان با
معيارهاي اصل ضرر و مصلحت عمومي قابل جرم انگاري است.
با اين وجود، جرم انگاري سنتي كه قدرت الزام كننده آن در محدوده يك قلمرو
سرزميني يا در مورد دين غالب شهروندان يك كشور كارآيي دارد كافي به مقصود نيست. به
دليل گردش سريع و غير قابل كنترل اطلاعات، توهين به عقيده ديني در قلمرو سرزميني
محدود نمانده و ممكن است يك تصوير يا كاريكاتور يا مقاله، انسان هايي در خارج از قلمرو
سرزميني را متاثر، خشمگين يا برانگيخته سازد و با سازمان يافتن كينه و نفرت و تشكيل
گروههاي افراطي، چه بسا امنيت ملي و بين المللي را مورد تهديد قرار دهد. بر اين اساس،
همان گونه كه آزادي عقيده به عنوان آموزه اي حقوق بشري و بين المللي تلقي شده است،
ضرورت دارد كه حمايت از اين آزادي نيز با سازوكارهاي سياست جنايي مورد عنايت قرار
گيرد. بدون ترديد، آگاهي بخشي نسبت به اهميت موضوع در جهان معاصر و افزايش تحمل
و حرمت نهادن به عقايد ديگران راهكارهاي پيشگيرانه موثري است كه پيش روي سياست
جنايي است.
در عين حال، اصول جرم انگاري كه در بسياري از جرايمي كه صدمات فردي و قابل
جبران ايجاد مي كنند مورد استفاده قرار مي گيرند، ابزاري در دسترس سياست جنايي است
كه بتواند با تعيين ضمانت اجراهاي كيفري نقض اين ارزش مهم و اساسي و اعلام آن، از
ضرر غير قابل جبران و خطر آفرين توهين به مقدسات ديني جلوگيري كند. به نظر مي رسد
اين جرم انگاري كه در صورت هنجارسازي فراملي كارآمدي خواهد داشت، ارزش و
مصلحتي است كه در كنار حق آزادي بيان و گردش آزاد اطلاعات بايد مورد توجه قرار گيرد.
اين هنجارسازي و توصيه كشورها به پيشبيني سازو كارهاي آن در حقوق ملي، ميتواند از
طريق اصلاح قوانين ملي كه حمايت از دين يا آيين خاصي را تعقيب مي كنند تحقق يابد،
يا با وضع قوانين تكميلي، ضمانت اجراهاي مناسبي به منظور پيشگيري و بازدارندگي از
گسترش نفرت و افراطگرايي و حمايت از نظم عمومي و صلح پيشبيني گردد.
با توجه به اينكه عدم مرزبندي بين انتقاد و اهانت از يك سو و تحقير و تمسخر باورهاي
ديني از سوي ديگر، زمينه ساز افراط گرايي، ايجاد تنفر و خشونت است، سالم سازي رقابت
ايمان و كفر با مرزبندي بين انتقاد و اهانت و رعايت احترام متقابل يعني احترام به باورهاي
ديني و آزادي بيان، مي توان جهاني سالم و بالن ده توقع داشت . آزادي بحث و انتقاد در
مورد باورهاي ديني و ممنوعيت اهانت به باورهاي ديني، لازمه احترام به باورمند از يك سو
و اعتقاد به دين همراه با آزادي بيان است.
خذ: Ĥ منابع و م
الف. فارسي:
1. آقابابايي، حسين ( 1389 )، قلمرو امنيت در حقوق كيفري، انتشارات پژوهشگ اه فرهنگ و
انديشه اسلامي.
پژوهش هاي ،« نسبي گرايي حقوق بشر و افراط گرايي مذهبي » ،( 2. آقابابايي، حسين ( 1390
.183- روابط بين الملل، دوره نخست، شماره اول، صص 206
ترجمه علي شجاعي، دايره ،« محدوده اصل زيان در جرم انگاري » ،( 3. استوارت، هيميش ( 1391
المعارف علوم جنايي، مجموعه مقالهها، زير نظر: عليحسين نجفي ابرندآبادي، نشر ميزان،
.1263- چاپ نخست، صص 1287
4. بجنوردي، سيد ميرزا حسن ( 1417 )، قواعد فقهيه، جلد پنجم، چاپ اول، قم: نشر الهادي.
ترجم ه محمد مهدي ساقيان، ،« به دنبال جهاني شدن حقوق كيفر ي » ،( 5. پرادل، ژان ( 1383
.159- پژوهش حقوق عمومي، شماره 11 ، صص 178
6. دهخدا، علي اكبر ( 1373 )، لغت نامه دهخدا، ، چاپ اول از دوره جديد، تهران: مؤسسه چاپ و
انتشارات دانشگاه تهران.
جر مانگاري و كيفرگذاري در پرتو اصول محدودكنندة آزادي در » ،( 7. رستمي، هادي ( 1393
.56- پژوهشنامه حقوق كيفري، سال پنجم، شماره اول، صص 71 ،« نظرية ليبرال
8. زراعت، عباس ( 1392 )، جرايم عليه اشخاص، چاپ اول، تهران: انتشارات جاودانه جنگل.
9. طباطبايي، سيد محمد حسين ( 1997 )، تفسير الميزان، چاپ اول، بيروت : موسسه الاعلمي
للمطبوعات.
10 . عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن عل ى ( 1413 )، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام،
15 جلد، قم: چاپ اول، مؤسسة المعارف الإسلامية.
11 . عباچي، مريم ( 1388 )، جرم هاي مبتني بر نفرت، تازه هاي علوم جنايي (جلد اول، زير نظر
علي حسين نجفي ابرندآبادي)، نشر ميزان.
12 . قزويني، سيد محمد حسن ( 1388 )، جزم انديشي و خشونت مذهب ي ، ترجمه و تحقيق
محمد حسين شمسايي و رسول منتجب نيا، چاپ اول، نشر دادگستر.
13 . كاتوزيان، ناصر ( 1377 )، فلسفه حقوق، چاپ اول، تهران: شركت سهامي انتشار.
14 . كلينى، محمد بن يعقوب ( 1429 )، الكافي (ط - دار الحديث)، 15 جلد ، ايران ، چاپ اول،
قم: دار الحديث للطباعة و النشر.
15 . كليني، محمد بن يعقوب ( 1365 )، الكافي، تهران: دار الكتب الاسلاميه.
16 . محمودي جانكي، فيروز ( 1382 )، مباني، اصول و شيوه هاي جرم انگاري، رساله دكتري
رشته حقوق جزا و جرم شناسي، دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران.
فصلنامه ،« پارادوكس هاي نظريه مصلحت عمومي » ،( 17 . معيني علمداري، جهانگير ( 1378
.194- فلسفه، شماره 8، صص 222
فصلنامه حقوق، ،« رابطه مصلحت عمومي و آزادي فردي » ،( 18 . معيني علمداري، جهانگير ( 1378
.152- شماره 44 ، صص 173
19 . ميل، جان استوارت ( 1363 )، رساله دربارة آزادي، ترجمه جواد شيخ الاسلامي، ، چاپ سوم ،
تهران: مركز انتشارات علمي و فرهنگي.
20 . مير محمد صادقي، حسين ( 1386 )، جرايم عليه اشخاص، چاپ اول، تهران : بنياد حقوقي
ميزان.
21 . ناس، جان باير ( 1387 )، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، چاپ هيجدهم، تهران:
انتشارات علمي و فرهنگي.
22 . نجابتخواه، مرتضي ( 1384 )، توهين به مقدسات ديني در حوزه ي آزادي مطبوعات در
ايران، انگلستان و ايالات متحده آمريكا، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد
بهشتي.
23 . نجفي ابرندآبادي، علي حسين ( 1391 )، جهاني شدن جرم (تقريرات درس جرم شناسي)،
تهيه و تنظيم سمانه طاهري و عاطفه شيخ الاسلامي با ويرايش مجيد صادق نژاد. قابل دسترس
Lawtest.ir : در سامانه
24 . نوربها، رضا ( 1384 )، زمينه حقوق جزاي عمومي، چاپ سيزدهم، تهران: نشر ميزان.
،« جرم اهانت به مقدسات در نظام حقوقي اسلام و كامن لو » ،( 25 . هاشمي، سيد حسين ( 1380
.92- مجله رواق انديشه 2، صص 110
ب. خارجي:
1. Bennion, Francis, 1979, A new reason for blasphemy reform, part II.
2. Feinberg, Joel (1984) Harm to Others: The Moral Limits of the Criminal
Law, Vol. 1, New York, Oxford University Press.
3. Feldman, David, 2002, Civil liberties and human rights in England and
wales, Oxford university press, New York.
4. Peter.G.Danchin and Elizabeth A. 1893, protecting the human rights of
religious minorities in stern Europe, 2002 Columbia University Press
5. Richard. O Dair and lewis, 2001, Andrew, Law and religion, Oxford,
London, first published.
6. Smith. (John) & Brian Hogan, 1996, Criminal law, 8th ed, London, Butter
worths.
7. Wiederhold Lutz, 1997, Blasphemy against the prophet Muhammad and his
companions (SABB AL-RASUL, SABB AL-SAHABAH), the introduction
of the topic in to SHAFII Legal literature and its relevance for Legal
practice. Journal of Semitics, XLII.
8. WWW. candast. Tripod.com.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: اسماعیل گشتاسب ׀ تاریخ: چهار شنبه 19 شهريور 1399برچسب:توهین، جرم، مقدسات،حیثیت معنوی،نظام های حقوقی, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , sarabiz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com